به مرگ سهراب منه خنگ اغفال شدم !

به چشمای ب خون نشسته رادین نگاهی انداختم ...خداییش شبیه خون آشاما شده بود :/...ملت از شوهراشون تعریف میکنن منم تعریف میکنم (استیکر دهن گشاد رو فرض کنید منم :/)...نور میزد تو صورتش پوستشم سفید خوده خوده یه خون آشام واقعی بود ...

بش گفتم البته با نیش باز :رادی جونم بخدا تقصیر من نبود که ...

رادی :پ ننه من بود شیپور الله اکبر گرفته بود دستش جیغو داد میکرد 

من :خو سوسک دیدم 

رادی :خوبه گراز نبوده و سوسک بوده ...زهره ترکم کردی دختر 

من :حالا خوبی 

رادی :توام یکی تو اوج خواب جیغ بزنه بعدم بپره رو کتف و گردنت الان باید خوب می بودی 

من :عهههه خو گفتمت که 

رادی :منم جواب دادم 

من :اصن قهرممم

رادی :برو خونه بابات خب 

من :بی احساس خون آشاممممم

رادی :قهری اشتی هر چی هستی برو بذار من کپه مرگمو بذارم ساعت 3 نصفه شبه باید فردا برم سرکارر

من :خو بگیر بخواب کی با تو کار داره 

"نیم ساعت بعد "

من :وایییییییییییییییییی رادیییییییییییییییی 

رادی دوباره با جیغ من از خواب پرید و گفت :چیشدههه

من :تشنمه (با همون نیش باز )

رادی که کاملا عصبی شده بود گف :ادم نمیشی 

و بعد پتو و بالشتشو برداشت رفت تو ماشین خوابید O_O


"صبح "

من :رادی ب مرگ سهراب اغفال شدم کار دلارا بود اون پیشنهاد داد خوووووو

رادی :خدافس 

و بعد رف ....

هنوز برنگشته خونه ://

خو چیکار کنم منو خواهر شوهری (دلارا ) جفتمون دنبال حال گیری ایم (همچنان استیکر دهن گشاد )

فعلا 

maryam .zb ۵ ۳
خسته ام از همه درد هایی که بخاطرشان دنیایم را به ارزانی باختم .

و

متنفرم از همه زخم هایی که بجای مرحم رویش نمک ریختند .

رسم نمک خوردن نمکدان شکستن نیست ....

میفشارم پدال اخر را ...


هــــــــــــــــــHehـــــــــــــــــــه
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان